نسخه اصلی کتاب در سرای شادی و غم و اندیشه به صورت چاپ فوری به فروش می رسد. تماس با ما
مقدمه
بيش از سه دهه از عمرم مي گذرد که کم و بيش با معنـاي تحت اللفظي قرآن آشنائي دارم و در اين ايام در مجالس زيادي شرکت کرده ام. جلسات ما دو نوع است.
بعضي مجالس ما طبيعي اسـت مثل مجلس شب نشيني و مجلس ديدار با ارحام و عمده مجلس ما با دعوت و اطلاع قبلي تشکيل مي شود ولي نکته مهم اين است که در مجالس طبيـعي ما عادتاً از قرآن بهره گيري نمي شود و همـچنيـن بسياري از مجالس که با برنامـه قبـلي منعقـد مي شود , خبـري از قرآن در آن مجالـس نيست.
بيشتـر مجالس شـادي و جشـن برنامه قرآني ندارد نظـير مجلس عقـد و عروسي و جشن تولـد ولي مجـالس عـزاداري و غـم بيشتـر از قـرآن اسـتـفـاده مي شود،اگرچه مجالس روضه خواني غالباً خالي از برنامه هاي قرآني است. در اين مقدمه مطالبي را لازم مي دانم تذکر دهم.
مطلب اول :
اين که مـا که خـود را مسلمان مي دانيـم, بايد بدانيـم قرآن براي ماست و قرآن براي عمل است و مقدمه عمل به قرآن ياد گيري است.
عـلاوه بر اينـکه خود قرائت قرآن داراي اجـر و پاداش است.
(وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْءَانَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِر[1]ٍ)
و هر فرد مسلماني بهتر است هرچه مي تواند قرائت قرآن داشته باشد و البته مقدار واجب قرائت قـرآن همان اسـت کـه فقهاء آن را در نماز واجب دانسته اند و ما بايد قرآن را همانطور که حضرت امام خميـني رضوان الله تعالي عليه فرمودند: از قبرستان ها نجات دهيـم و آن را
به همه صحنه ها بياوريم. و همه امور زندگي خود را منطبق بر قرآن سازيم.
در همـه مجالس از آن استفـاده ببـريم و در همه حـالات قرآن را به منظور عمل کردن بخوانيم تا زمينه عمل به قرآن فراهم شود و قرآن مي فرمايد:
(الَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَبَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُوْلَئكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ2)
يعني قرآن نعمـت بزرگ خداوند متعـال است که بـه ما عنايـت شده پس آنگونه که سزاوار خـواندن است بخوانيـد و مجلسي خـالي از قـرآن نباشد و اگـر اين گونـه تلاوت شود زمينـه ايمـان و عمل بـه قرآن فراهم مي شود.
در آيه ديگر مي فرمايد:
(نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَبَ تِبْيَنًا لِّكلُِّ شىَْءٍ3)
يعنـي قرآن هر چيز را واضـح و روشـن مي کند پس قرآن بايد در همه ي مجالس قرائت شود و قرآن براي هر محفل سخن حقي دارد که بايد آيات مربـوط به آن مجلس در آن مجلس قرائت شود و در جاي ديگـر باز قرآن مي فرمايد:
(إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَلَمِينَ4)
يعني قرآن براي همـه و همـه مجالـس است و بـاز قرآن مي فرما يد:
(فَاقْرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ5 )
يعنـي در هر مجلس با انـدازه وسع آن مجلس قرائت قرآن انجام بگيرد.
حال مي خواهـد اين مجـلس مربوط بـه عزاي نزديـکان باشـد يا عـزاي معصومين – صلوات الله عليـهم اجمعيـن – باشد يا مجلس شـادي باشد نظير جشن هاي عمومي و يا مجلس عقد و پيمـان زناشوئي و يا مجلس جشن عروسي و بايد بدانيم که قرآن حتي براي مجلس عروسي هم سخني واضح و دل نشين دارد و يا جشن تولـد باشـد و يا مجـالس علمي و انديشـه هاي اجتماعي و علـوم و فنون و حتـي مجالس فردي فرقي نمي کند. باز
(فَاقْرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ6 )
و ما بايد اين آيه شريفـه را در زبان فارسي اين طور معني کنيم که (قرآن براي هر مجلس ) و اين را جزء اسم کتاب خود قرار دادم و شعار خوبي است که بايد ورد زبان ما فارسي زبان ها باشد.
مطلب دوم:
بحمدالله از برکت نظام اسلامي روش آموزشي در مدارس, جهت اسلامي دارد و به قـرآن و زبان عـربي که همانا زبان قـرآن است اهميـّت خاصي داده مي شود و به حمدالله امروزه تعداد قابل توجهي از افراد جامعه ما ترجمه قرآن را مي فهمند و وقتي قرآن قرائت مي شـود يکي برداشتـي و لو خيلي ناقص از معـاني قرآن دارند و اين طـور نيست کـه قاري از هر جاي قرآن در هـر مجلسي قرائت کند کسي چيزي نفهمـد بلکه خيلي از عوام معني قرآن را مي فهمند تا چه رسد بـه خواص و هـر روز از بـرکت نظام اسلامي که حاصل خون هزاران شهيد است بر تعداد اين افراد افزوده مي شود.
مطلب سوم:
در حـال حاضـر قـرائت هاي قـرآن عادتا به تناسـب بـا مجالس نيـست و قرائاتي که انجام مي شود با عنوان و مناسبت مجلس معمولاً تناسب ندارد يعنـي معاني آيـات قرائت شده متناسب مکان و زمان و موضوع مجلس نيست و اين عدم تناسب بين قرائت انتخابي و مجلـس سالهـاي طولاني است که مرا رنج مي دهد و قرّأ قالباً به دليل عـدم تسلّط کافي به قـرآن توان انتخاب آيات متناسـب با مجلس را ندارند.
مطلب چهارم:
مهجوريت قرآن کريم در بين مـا مسلمـانان خيلي زياد است و البتـه علل زيادي دارد و يکي از علل آن اين است که عده اي فکـر مي کننـد که قرآن مثلاً چه ربطي بـه مجلـس جشـن دارد و مثلاً قـرآن براي عـروسي حـرفي و سخني ندارد کـه مثلاً ما قرآن را در عـروسي بخوانيم فلذا قرآن در بسياري از مجالـس ما راه ندارد و اين موضـوع ناراحـت کننـده اي اسـت و بزرگـان از آن رنج مي برند و موجب ناراحتي اوليا خدا مي باشد.
فلذا بر اساس مطالبي که سـابق عنوان شد و ايـن نکات مهـم در اجتمـاع مسلمين اينجانب (بنده خدا) شيخ رضا قنبـري نایيني بر اساس وظيفه ديني خـود که همانا تبليغ دين است بر آن شـده ام تا براي هـر مجلسي بر اسـاس عناوين مجالس آياتـي متناسـب از قرآن را انتخاب کنم و در کنار هم درج نمايم و جزئی از اسم اين کتاب را (قرآن براي هر مجلس) قرار دادم .
مطلبي که خوب است يادآور شوم اين است که سال هاي متمـادي است که فکر تأليف چنين کتابي را داشتـه ام ولي زمينه اجـري براي آن نبوده و در واقـع فرصت انجـام آن را نداشته ام و از لحاظ اجتماعي هم وضعيت آموزش زبان عـربي به حد امروز نبوده فلذا ضرورت کمتري احساس مي شده است.
تا اينکه در ماه رمضان المبارک سال 1426 مطابق مهـر ماه 1384 از قضاي روزگار مواجه شدم با يک عده که از لحاظ فکـري کج انديـش بودند و ناچاراً با آنها مـراوده و همنشيني داشتـم فلذا اولاً آنها را نصيـحت کردم که مورد توجه قرار نگـرفت ثانياً آياتي از قرآن کريم را که آنها زياد در عمل به آن توجهی نداشتند براي آنها خواندم ديدم قدري مؤثر است.
چون مـاه قرآن (رمضان) بود فلذا فکـر تدوين اين کتـاب در ذهنـم قـوت گرفت و از طـرفي هم بدليل محـدوديت در آن وقت و در دستـرس نبـودن علما بزرگ و دوري از کتابخانه ام و همچنيـن در اختيار نبودن رايانه فلذا تصميـم گرفتم يک ختـم بدقت از اول تا آخر قرآن بخوانـم و آياتي که در اصلاح کج انديشان مؤثـر است ياداشت نمايـم و به اين ترتيب تدوين کتاب (قرآن براي هر مجلس) آغاز شد و چون حجم همه کتابها شايد بيش از سه هزار صفحـه بشود, نمي شود آن را داخل يک جلد قرار داد و فلذا آن را به چهارده جلد تقسيم مي کنم. و چون در شـروع کار با اشخاصي همنشيـن بودم که اهل علم بودند ولي کج فکري داشتند و متـأسفانه از اين قبيـل افراد در جامعه در گوشه و کنار يافت مي شوند، فلذا چون ديدم اين ها بحسب ظاهر قـرآن را قبـول دارنـد و اما کج فکري هايي دارند که ذيلاً بـه آن اشاره مي شود :
1_ تساوي همه حقوق از لحاظ اهميت يعني حق الله از هر نوعي که باشد و حق الناس از هر نوعي که باشد همه يک موقعيـت را دارند و فرقي بين حقوق واجب و مستحب نيست.
2_ قبول نداشتن حسن و قبح و همه چيز را حسن دانستن و از جمله يک جور دانستن همه ايام.
3_ هدف از زندگي شادمان زيستن است و در واقع لذت پرستي.
4_ قبول نداشتن ولايت.
فلذا تصميم گرفتم که با استفاده از مقام منبع علمي و سبک اخلاقيحضرت استاد الفقها جناب آقاي حاج شيخ حسين مظاهري- ادام الله ظلـه علي رؤس المسلميـن که سالها افتخار شاگردي آن بزرگ مــــرد را دارم آياتي از قـرآن کريم که در درد بزرگ کج انديـشي آنها اثر مثبـت دارد و آنها را به راه صلاح مي کشاند از قرآن جدا نمـوده تا در مجالسي که آنها حضـور دارند اين آيات قرائت شـود و در بيـن آيات و جمـلات بر گزيـده از قرآن ذکر (اللهم صـل علي محمد و آل محمد و عجـل فرجهم) گفته شود .
چون قرآن از اهل بيت جدا نيسـت و احاديث در اين زمينـه داراي تواتر لفظـي و معنـوي اسـت کـه حديـث معروف را از نبي گرامي صلي الله عليه و اله و سلم اسلام ياد آور مي شوم که فرمود « اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي اهل بيتي» يعني دو چيز گرانسنگ و ارزشمند که دو گل سرسبد هستي مي با شند در بين شما به يادگار مي گزارم يکي قرآن و ديگري اهل بيت خودم – صلوات الله عليهم اجمعين – و در مورد اينـکه منشـأ همه حقـوق خداونـد اسـت و وظيفه انسـان عبوديـت خداوند است. بخاطر کثرت آيات از بسياري از آنها صرف نظر کردم و من متعجب هستم که چگونه خداوند متعال که منشأ همه حقوق است حقش رعايت نمي شود.
شعر از خودم:
اگر حقها همه حق بودي حق حقدار اصل حق بودي
و در ايـن ايام که مـورد ستم عده اي کج انديش قـرار گرفتـه ام و بخاطر مشاغل فکري زياد فرصت دفاع از اين جزئيـات دنيوي را نـدارم. اين بيـت را سـرودم البتـه بـا استفاده از شعر مولوي و اشـاره به کـج انديشي که در ايـن شعـر است از جهت اينکـه انسـان در درون خود يک سر بيشتر ندارد و آن روح خدائي است که همان حق طلبي انسان است و انسان يک سر دارد نه اسرار.
هر کسي از مد خود شد يار من مـد من الله شد فـي کـل دم
اميدوارم خداوند متعال مشکلاتي که توسط کج انديشان در نظام اسلامي ايجاد شده را با لطف و عنايت خودش بر طرف نمايد و نظام اسلامي را از کج انديشي به طور کامـل رهايي دهد و رجـا واثق دارم که به واسطه تلاوت و قرائت و استمـاع آن آيات شريفه انشا الله از کج انديشي نجـات پيدا کند که تصميم به انتخاب آياتـي از قرآن شـد که در صفحات گذشتـه مندرج است.
الـهي بـه حـق فاطمـه و ابيهـا و بعلهـا و بنيهـا و السر المستـودع فيها ادفـع عنا جميع البلايـا و الشرور و احفظ قائدنا حتي ظهـور الحجـه و عجل في فرجه العجل العجل العجل والسلام عليکم و علينا و علي جميع عبادالله الصالحين. تماس با ما
قم المقدسه رضا قنبري نایيني 17/8/1384
[1] –سوره قمر آيه 17
2 – سوره بقره آيه 121
3 – سوره نحل آيه 89
4 – سوره یوسف آيه 104
5 – سوره مزمل آيه 20
6 – سوره مزمل آيه 20